داستانک: مسلم مسلم، عمار؟
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/3/25:: 4:24 عصربسم الله الرحمن الرحیم
داستانک: مسلم مسلم؛ عمار؟
- مسلم مسلم؛ عمار؟
- عمار بگوشم
- عمار جان! برد توپخونه هاتونو یه کم زیاد کنین. این خاکریزی که می زنین خودیه. آتیشتون درست روی سر ما بچه های خودی می ریزه!
-مسلم! واضح تر صحبت کن، صدات شفاف نیست
- عمار جان می گم دارین روی خاکریز مقدم خودی آتیش می ریزین، گرای اشتباهی بهتون دادن، برد آتیشتونو بیشتر کنین.
-مسلم! صداتونو نمی شنوم؛ تمام!
کلمات کلیدی :
نظر